ملینا خواهر شد
در تاریخ 5/3/91ملینا خواهر شد.
پس از 9 ماه انتظار داداشی به دنیا اومد. روزی که قرار بود به بیمارستان بروم تا داداش رو به دنیا بیارم تو خیلی نگران بودی و بیتابی می کردی. صبح از خواب بیدارت نکردم که بیقرار نشی و برات نامه نوشتم و ازت خداحافظی کردم. وقتی تو بیمارستان به هوش اومدم شنیدم که یکی گفت ملینا بیا مامان بیدارشد و من خیلی تعجب کردم چون فکر نمی کردم شما رو راه بدن و وقتی دیدمت خیالم راحت شد آخه خیلی نگرانت بودم تو خیلی خوشحال بودی و همش کنار تخت داداشی وایستاده بودی و نگاهش میکردی.
دختر قشنگم من خیلی خوشحالم و احساس رضایت میکنم حالا دیگه تو تنها نیستی و مثل دوستات و بقیه بچه ها داداش داری و این موضوع منو خوشحال میکنه.
امیدوارم شما و داداشی خواهر و برادرای خوبی باشید و همیشه همدیگرو دوست داشته باشید و تو زندگی از هم حمایت کنید و مواظب هم باشید.