گل گلکم گوشاشو سوراخ کرد
عسل مامان چند وقت بود که در خیال سوراخ کردن گوشاش بود. آخه هنوز گوشای نازشو سوراخ نکرده بودوقتی خیلی کوچولو بود دلم می خواست گوشاشو سوراخ کنم ولی بابایی مخالف بود می گفت بچم گناه داره اذیت میشه منم دلم نمی اومد ببرمش برای همین این مساله همش عقب افتاد تا اینکه دخی طی یک عملیات خودجوش اقدام به سوراخ کردن گوشاش کرد.
قضیه از اینجا شروع شد که ملینا جونم دوست داشت یکی از اون گوشواره های حروف داشته باشه و تو مهمونیا گوشش کنه جمعه ی هفته ی پبش رفتیم ویلاژ توریست و ملینا با پول تو جیبیش رفت و یکی خرید ولی چون گوشاش سوراخ نبود نتونست گوشش کنه منم دنبال این بودم تا براش گوشواره ی چسبی بگیرم تا قسمت بالای گوشواره رو عوض کنیم و چسبکیش کنیم تا اینکه یه روز وقتی داشتیم با دخی پیاده روی می کردیم سر صحبت باز شد و ملینا از سوراخ کردن گوش دوستش و دردناک بودن اینکار و ..... حرف زد منم بهش گفتم که تو ورزشکاری ورزشکارا قوی هستن و تحمل درد رو دارن در ضمن اینکار خیلی دردناک نیست وگرنه من خودم رضایت نمی دادم تا اینکارو بکنه. خلاصه ملینا یهویی تصمیم گرفت بره گوششو سوراخ کنه و از قضا ما کنار مطب دکتر محبوبش خانم دکتر انصاری بودیم و انگار همه چیز جور شد تا ملی به آروزش برسه. این ماجرای سوراخ کردن گوش دخی بود حالا دخی گوشاش سوراخ شده و هر مدل گوشواره ای رو که دوست داشته باشه می تونه گوشش کنه. دیشب بابایی براش یه جفت گوشواره ی طلا خرید تا وقتی گوشواره طبی رو در آوردیم اونو گوشش کنه.
دخی خیلی خوشحاله انگار اورست رو فتح کرده مامانی هم براش خوشحاله چون از دیدن این همه شهامت لذت می بره. امیدوارم دخترم همیشه تو زندگی محکم و قوی باشه و در تمام مسایل زندگیش بتونه به ترساش پیروز بشه.
عسل مامان سوراخ کردن گوشات مبارک
اینم عکسای دخملم:
اینم عکس گوشواره ای که منجر به سوراخ کردم گوشای گل گلی شد.