مليناملينا، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

عسلک مامان

خانوم گل

این عکس جدید خانوم گلمه دیگه خانوم شده برای خودش. دختر نازم الهی صد سال زنده و پاینده باشی و یه روزی ایشالا عکس فارغ التحصیلی از دانشگاه ازت بزارم اینجا. دوستت دارم عسلکم ...
3 آبان 1391

دختر کوهستان

دختر قشنگم حدود یکماهی میشه که صبحای جمعه با باباجونیش به کوه میره و حسابی صفا میکنه. عزیز دلم صبح که میخواد بره میاد صورت منو می بوسه و میگه من رفتم مامانی دوست دارم. مامان الهی قربون این دختر مهربون بره که به فکر مامانیه ایشالا داداش جونی بزرگتر بشه و بتونیم ٤تایی بریم کوه. اینم عکسای دختر کوهنورد خودم: ...
15 مهر 1391

شروع مدرسه ها

سلام عسل مامانی خوبی؟امسال با آغاز سال تحصیلی جدید اتفاقات خوبی برای شما رخ داد از جمله عوض شدن مدرسه و انتقال شما از مدرسه ی غیرانتفاعی به دولتی و ورود به محیط جدیدی که برخلاف تصور اشتباه من نسبت به مدارس دولتی خیلی برای تو تغییر خوبی بود.شما مدرسه . معلمت رو خیلی دوست داری و اگه چشمت نکنم تا حالا تحولات مثبتی در وجودت می بینم.از اینکه می بینم خوشحالی و از مدرسه ی جدیدت راضی هستی خرسندم و آرزو می کنم تا آخر سال همین حس مثبت رو داشته باشی و درسهاتو خوب بخونی تا ایشالا شاگرد اول بشی و باعث خوشنودی خودت و من و بابایی بشی. دوستت دارم عزیزکم بوس              این عکس روز اول مدرس...
11 مهر 1391

ملینا در گذر زمان

                    ملینا کوچولوی مامان در 4ماهگی                     ملینا خوشگلم در 6ماهگی                            یکسالگی ملینای نازم                      ملینا خانم 20ماهه   2سالگی ملینا ...
12 مرداد 1391

تولدت مبارک پرنسس کوچولوی من

 سلام مامانی خوبی؟امروز تولد 8سالگی شماست دختر گلم 8سال پیش شما توی چنین روزی به دنیا اومدی و برای اولین بار طعم شیرین مادر شدن رو به من چشوندی.ازت ممنونم که با حضورت به زندگیم معنا دادی عسلکم انقدر به بودنت و به چلچلیهات و حتی شیطونیا و حرف گوش ندادنات عادت کردم که خدا می دونه. اون روز که رفته بودی خونه ی عزیز جون انقدر خونه ساکت بود که دلم گرفت. امسال تولدت با سالای دیگه یه فرقی داره اونم حضور داداشی نازته که تو برای داشتن این داداش خیلی دعا کردی و از خدا خواستی تا بهت یه داداش گل بده.حالا ما خدای مهربونو شکر می کنیم که یه خانواده ی 4نفره ی خوشبخت هستیم و از خدا جون میخوایم مراقب ما باشه و خودش هوای ما رو داشته باشه. عسل مامان امی...
23 تير 1391

دختر یکی یکدونه ی من دوستت دارم

دختر گلم ملینا این روزا ما تجربیات جدیدی رو داریم کسب می کنیم و شما روزهایی رو سپری می کنی که تا به حال تجربه نکرده بودی. با وجود داداش کوچولو توی خونه تو حس جدیدی داری گاهی احساس میکنم نگرانی و می ترسی نکنه من یا بابایی دوست نداشته باشیم و حتی گاهی اینو به من میگی. عزیزکم تو تو قلب ما جای خودتو داری و هیچکس نمی تونه جاتو تو قلبمون بگیره و ما همیشه دوست داریم وحتی از قبل هم بیشتر دوست داریم. اگه من بیشتر وقتم رو با داداشی می گذرونم علتش اینه که اون کوچولویه و نیاز به مراقبت بیشتری داره و من مجبورم بهش برسم شیرش بدم پوشکشو عوض کنم و بخوابونمش و شاید مثل قبل نتونم به شما برسم. امیدوارم به زودی بتونی این مساله رو درک کنی و بفهمی که اینها دلیل ...
3 تير 1391

صبور باش دختر نازم

عزیز دل مامان دختر گلم این روزا مامان سرش خیلی شلوغه و نمی تونه زیاد به تو برسه و تو یه کمی بی تابی البته به روی خودت نمی اری ولی کارایی می کنی که من می فهمم که ناراحتی. عسل مامان دوستت دارم به خدا دوستت دارم ولی وقت نمی کنم زیاد دورو برت باشم جون داداشیت خیلی کوچولوست و احتیاج به مراقبت داره و من هنوز کاملا خوب نشدم و درد دارم و لی شما پر از انرزی هستی و دوست داری همش با داداشی بازی کنی و می خوای بیدارش کنی و باهاش بازی کنی و برعکس شما من ترجیح میدم تا داداشت بخوابه و همین موضوع باعث شده تا کمی بین ما تنش و ناراحتی پیش بیاد دوست ندارم دعوات کنم ولی شما با کارات مجبورم می کنی گاهی باهات برخورد جدی بکنم و این باعث آزار هر دو ما میش...
19 خرداد 1391

ملینا خواهر شد

در تاریخ 5/3/91ملینا خواهر شد. پس از 9 ماه انتظار داداشی به دنیا اومد. روزی که قرار بود به بیمارستان بروم تا داداش رو به دنیا بیارم تو خیلی نگران بودی و بیتابی می کردی. صبح از خواب بیدارت نکردم که بیقرار نشی و برات نامه نوشتم و ازت خداحافظی کردم. وقتی تو بیمارستان به هوش اومدم شنیدم که یکی گفت ملینا بیا مامان بیدارشد و من خیلی تعجب کردم چون فکر نمی کردم شما رو راه بدن و وقتی دیدمت خیالم راحت شد آخه خیلی نگرانت بودم تو خیلی خوشحال بودی و همش کنار تخت داداشی وایستاده بودی و نگاهش میکردی. دختر قشنگم من خیلی خوشحالم و احساس رضایت میکنم حالا دیگه تو تنها نیستی و مثل دوستات و بقیه بچه ها داداش داری و این موضوع منو خوشحال میکنه. امیدوارم ...
9 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسلک مامان می باشد