تولد کفشدوزکی نفس های مامان
عسلک مامان تو این پست عکسای تولد مشترک 9سالگی شما و یکسالگی داداشی رو برات گذاشتم تا وقتی بزرگتر شدی و این عکسا رو دیدی خاطره ی شیرین اون شب تو ذهنت مرور بشه. قرار بود 23خرداد برای شما عزیزای دلم تولد بگیریم ولی چون بابامحمد برنامه ی کوهنوردی و بازدید از طبیعت شمخال رو خیلی دوست داشت و از قضا این برنامه هم 23 و 24 خرداد بود تولد شما یکهفته عقب افتاد. 30خرداد روزی بود که برای تولدتون در نظر گرفتیم و از قبل برای تولدتون تم کفشدو.زکی رو انتخاب کرده بودم و ازش خوشم میومد برای همین از یکماه قبل شروع به درست کردن وسایل تزیین کردم خیلی سخت بود چون کوروش اجازه ی هیچکاری بهم نمی داد و منم وقتی کوروش می خوابید شروع به کار می کردم.ب...