مليناملينا، تا این لحظه: 19 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

عسلک مامان

آخخخخخخخخخخخخخ جونمی نتمون وصل شد

سلام دخترم عشقم نفسم امروز بالاخره بعد از تقریبا 5 ماه دوری از نت نتمون وصل شد و من خیلی خوشحالم تو این 5 ماهه خیلی بهم سخت گذشت آخه عادت کرده بودم بیام اینجا و از خاطرات شما و داداشی بنویسم عکسای خوشگلتونو بزارم  به دوستای خوبتون سر بزنم و .................... خلاصه خیلی سخت بود دوری از همه ی اینا و چاره ای نبود آخه بعد از اسباب کشی خط تلفن جدید امکانات اینترنت نداشت و از طرفی چون ما موقتی اینجا هستیم و چندماه دیگه قرار ایشالا به خونه ی خودمون بریم نمی شد که برای اینترنت وایمکس اقدام کنیم ولی سرانجام بابایی تصمیم گرفت برامون وایمکس بگیره و دیگه شاتل رو بی خیال شدیم محمد جونم دستت درد نکنه خیلی دوستت دارم حالا بعد از ...
30 دی 1392

بدون عنوان

ملینا خانوم علاقه ی شدیدی به عکس انداختن کنار مجسمه ها و تندیسهایی که جدیدا شهرداری مشهد تو میدونا و فضاهای سبز میزاره پیدا کرده. پارسال عید نوروز شهرداری سنگ تموم گذاشته بود و تندیسهای خیلی زیبایی گذاشته بود که سیمای شهر رو زیباتر از همیشه کرده بود.ملینا خیلی دوست داشت کنار نهنگهایی که تو میدون قایم بود عکس بگیره ولی چون جا پارک نداشت هیچ وقت بابایی موفق به توقف نشد و ملی ناکام موند. امسال هم مثل سال گذشته مجسمه های قشنگی تو میادین شهر خودنمایی می کرد یکی از اوان عکس بالاست که تو یکی از میدونای شاندیز دیده میشه. ملینا طبق معمول با دیدن اون شروع کرد به سر و صدا و بابایی هم مجبور شد وایسته تا ملی خانوم به آرزوش برسه. ...
30 تير 1392

جشن تولد تو حیاط خونه

دیروز 23 تیر تولد ملینا جونم بود.ملینا تا چشماشو باز کرد مامان و کوروش بالای سرش وایستاده بودن و آهنگ تولدت مبارکو می خوندن و نانای می کردن.اولش گل گلی خانوم تعجب کرد ولی بعدش فهمید که تولدشه.قرار شد غذای موردعلاقه ملینا رو (پیراشکی)براش درست کنم و شب هم یه کیک تر و تمیز براش پختم. ملینا که با دوستاش تو حیاط مشغول بازی بود ازم خواست که کیکشو ببره تو حیاط و منم اجازه دادم با دوستاش خوش باشه.بعله خانوم گلی تا ساعت12 نصفه شب تو حیاط تشریف داشت و بعد از صرف شام و میوه و کلی بازی کیک تولدش رو با دوستاش برش زد و نوش جون کردن و بعد از کلی حرف و حدیث رضایت دادن تشریف بیارن خونه و بخوابن. خوشحالی تو همه ی آرزوی منه پس همیشه شاد باش گل گلکم ...
24 تير 1392

تولد عشقم

وقتی هستی با تو شااااااااااااااااااااااادم                                 احساس خوبی دارم تو من وداریو مممممممممممممممنم                                               دارم به تو می بالم همه دنیا رو به پات می ریزم     ...
22 تير 1392

عکسای ملینا با دوستای نی نی سایتی

سه شنبه ی هفته ی گذشته ما با دوستای نی نی سایتی یه قرار گذاشتیم تا دوستی مجازی مون به دوستی واقعی تبدیل بشه. وقتی کوروش تو شیمک مامانی بود مامان دوستای خوبی پیدا کرده بود وتو کلوپ مامانای خردادی با اونا می چتید و از مشکلات بارداری و نگرانی ها و این جور چیزا حرف می زدن و اینجوری سر خودشو گرم کرده بود . این دوستی خیلی خوب بود اونا مثل اینکه سالها با هم دوست بودن و احساس غریبی نمی کردن و با بیان مشکلاتشون آروم میشدن. خلاصه بعد از تولد کوروش مامانی کمتر میرفت کلوپ چون خیلی گرفتار بود تا اینکه بر حسب اتفاق یه روز رفت کلوپ و از قرار خانومای مشهدی باخبر شد و قسمت شد تا همدیگرو ببینن. اون روز تو پارک ملت قرار داشتیم و جمعا 5 تا نی نی بودن...
18 تير 1392

گل گلکم گوشاشو سوراخ کرد

عسل مامان چند وقت بود که در خیال سوراخ کردن گوشاش بود. آخه هنوز گوشای نازشو سوراخ نکرده بود وقتی خیلی کوچولو بود دلم می خواست گوشاشو سوراخ کنم ولی بابایی مخالف بود می گفت بچم گناه داره اذیت میشه منم دلم نمی اومد ببرمش برای همین این مساله همش عقب افتاد تا اینکه دخی طی یک عملیات خودجوش اقدام به سوراخ کردن گوشاش کرد. قضیه از اینجا شروع شد که ملینا جونم دوست داشت یکی از اون گوشواره های حروف داشته باشه و تو مهمونیا گوشش کنه جمعه ی هفته ی پبش رفتیم ویلاژ توریست و ملینا با پول تو جیبیش رفت و یکی خرید ولی چون گوشاش سوراخ نبود نتونست گوشش کنه منم دنبال این بودم تا براش گوشواره ی چسبی بگیرم تا قسمت بالای گوشواره رو عوض کنیم و چسبکی...
18 تير 1392

دو هفته با خاله آزی

ملینا جونم 19خرداد تا 1تیر خاله و عزیز اومده بودن پیش ما و شما با آزی حسابی خوش گذروندی تو این مدت با هم خیلی جاها رفتیم مثل الماس شرق پارک پرنیان باغ امام رضا(ع) و....... عکسای شما رو برات می زارم تا خاطرات اون روزا تو وبلاگت ثبت بشه: این عکس و عکسای بعدی مربوط میشه به نمایشگاه ماهی ها تو الماس شرق: عکس ملیناو خاله آزی تو الماس شرق لاکای کفشدوزکی که خودت با کمک خاله برای جشن تولدت زدی عکسای حرم عزیز قربون شکل ماهت برم مامان مهربونم یه سری تزیینات که خاله و ملینا درست کردن این عکسارو هم وقتی برای رفتن به کلاس ژیمناس...
10 تير 1392

تبلیغات برای جشنواره ی نی نی وبلاگ

سلام به دوستای گل نی نی وبلاگی و نی نی سایتی و اقوام عزیزم من و داداشیم تو جشنواره ی نی نی وبلاگ شرکت کردیم و مامانی دو تا از عکسای ما رو انتخاب کرد و تو مسابقه شرکتمون داد حالا برای برنده شدن به رای های شما عزیزان نیازمندیم لطفا بهمون کمک کنید تا تو مسابقه برنده بشیم. پیشاپیش از آراء شما عزیزان سپاسگزاریم. این عکس من:     کد عکس من: 145   اینم عکس داداشی:   کد عکس داداشی: ١٤٤  برای رای دادان باید کد ما رو به شماره ی موبایل 20008080200 پیامک بدبن. نکات مهم در رای دادن: 1- شما می تونید به سه نفر رای بدین نحوه ی رای دادن به این صورت هست که شماره ی کدهای انتخابی رو...
5 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسلک مامان می باشد